کد مطلب:314683 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:182

شرح فداکاری امام
نویسندگان معاصر مصری كه وقایع اسلام را تحلیل كرده اند حق حضرت علی (علیه السلام) را چنانكه شایسته مقام اوست و یا لااقل به نحوی كه در تواریخ ضبط شده است ادا نكرده اند و فداكاری امیرمؤمنان را در ردیف دیگران قرار داده اند. از این رو لازم می دانیم اجمالی از فداكاری های آن حضرت را از منابع خودشان در اینجا منعكس سازیم.

1 - ابن اثیر در تاریخ خود (2) می نویسد:

پیامبر (صلی الله علیه و آله) از هر طرف مورد هجوم دسته هایی از لشكر قریش قرار گرفت. هر دسته ای كه به آن حضرت حمله می آوردند حضرت



[ صفحه 125]



علی (علیه السلام) به فرمان پیامبر به آنها موجبات تفرقشان را فراهم می كرد و این جریان چند بار در احد تكرار شد. به پاس این فداكاری، امین وحی نازل شد و ایثار حضرت علی را نزد پیامبر ستود و گفت: این نهایت فداكاری است كه او از خود نشان می دهد. رسول خدا امین وحی را تصدیق كرد و گفت: «من از علی و او از من است». سپس ندایی در میدان شنیده شد كه مضمون آن چنین بود:

«لا سیف الا ذوالفقار، لا فتی الا علی»

شمشیری چون ذوالفقار و جوانمردی همچون علی نیست.

ابن ابی الحدید جریان را تا حدی مشروحتر نقل كرده، می گوید:

دسته ای كه برای كشتن پیامبر هجوم می آوردند پنجاه نفر بودند و علی (علیه السلام) در حالی كه پیاده بود آنها را متفرق می ساخت.

سپس جریان نزول جبرئیل را نقل كرده، می گوید:

علاوه بر این مطلب كه از نظر تاریخ مسلم است، من در برخی از نسخه های كتاب «غزوات» محمد بن اسحاق از صحت آن پرسیدم. وی گفت صحیح است. من به او گفتم چرا این خبر صحیح را مؤلفان صحاح ششگانه ننوشته اند؟ وی در پاسخ گفت: خیلی از روایات صحیح داریم كه نویسندگان صحاح از درج آن غفلت ورزیده اند! (1)

2 - در سخنرانی مشروحی كه امیرمؤمنان برای «رأس الیهود» در محضر گروهی از اصحاب خود ایراد فرمود به فداكاری خود چنین اشاره می فرماید: هنگامی كه ارتش قریش سیل آسا بر ما حمله كرد، انصار و مهاجرین راه خانه خود گرفتند. من با وجود هفتاد زخم از آن حضرت دفاع كردم. سپس آن حضرت قبا را به كنار زد و دست روی مواضع زخم، كه نشانه های آنها باقی بود، كشید.



[ صفحه 126]



حتی به نقل «خصال» صدوق، حضرت علی (علیه السلام) در دفاع از وجود پیامبر (صلی الله علیه و آله) به قدری پافشاری و فداكاری كرد كه شمشیر او شكست و پیامبر شمشیر خود را كه ذوالفقار بود به وی مرحمت نمود تا به وسیله آن به جهاد خود در راه خدا ادامه دهد. (2)

3 - ابن ابی الحدید می نویسد:

هنگامی كه غالب یاران پیامبر پا به فرار نهادند فشار حمله دشمن به سوی آن حضرت بالا گرفت. دسته ای از قبیله بنی عبد مناف كه در میان آنان چهار قهرمان نامور بود به سوی پیامبر هجوم آورد. در این هنگام حضرت علی پروانه وار گرد وجود پیامبر می گشت و از نزدیك شدن دشمن به او جلوگیری می كرد. گروهی كه تعداد آنها از پنجاه نفر تجاوز می كرد قصد جان پیامبر كردند و تنها حملات آتشین حضرت علی بود كه آنان را متفرق می كرد. اما آنان باز در نقطه ای گرد می آمدند و حمله خود را از سر می گرفتند. در این حملات، آن چهار قهرمان و ده نفر دیگر كه اسامی آنان را تاریخ مشخص نكرده است كشته شدند. جبرئیل این فداكاری حضرت علی (علیه السلام) را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) تبریك گفت و پیامبر فرمود: «علی از من و من از او هستم».

4 - در صحنه جنگهای گذشته پرچمدار از موقعیت بسیار بزرگی برخوردار بوده و پیوسته پرچم به دست افراد دلیر و توانا واگذار می شده است. پایداری پرچم دار موجب دلگرمی جنگجویان دیگر بود و برای جلوگیری از ضربه روحی به سربازان چند نفر به عنوان پرچمدار تعیین می شد تا اگر یكی كشته شود دیگری پرچم را به دست بگیرد.



[ صفحه 127]



قریش از شجاعت و دلاوری مسلمانان در نبرد بدر آگاه بود. از این رو، تعداد زیادی از دلاوران خود را به عنوان حامل پرچم معین كرده بود. نخستین كسی كه مسئولیت پرچمداری قریش را به عهده داشت طلحه بن طلیحه بود. وی نخستین كسی بود كه با ضربات حضرت علی (علیه السلام) از پای در آمد. پس از قتل او پرچم قریش را افراد زیر به نوبت به دست گرفتند و همگی با ضربات حضرت علی (علیه السلام) از پای در آمدند: سعید بن طلحه، عثمان بن طلحه، شافع بن طلحه، حارث بن ابی طلحه، عزیز بن عثمان، عبدالله بن جمیله، ارطاة بن شراحبیل، صواب.

با كشته شدن این افراد، سپاه قریش پا به فرار گذارده و از این راه نخستین پیروزی مسلمانان با فداكاری حضرت علی (علیه السلام) به دست آمد. (1)

مرحوم مفید در ارشاد از امام صادق (علیه السلام) نقل می كند كه پرچمداران قریش نه نفر بودند و همگی، یكی پس از دیگری، به دست حضرت علی (علیه السلام) از پای در آمدند.

ابن هشام در سیره خود علاوه بر این افراد از افراد دیگری نام می برد كه در حمله نخست با ضربات علی (علیه السلام) از پای در آمدند. (2)